![]() |
![]() |
صفحه نخست |
متن سند همبستگی
|
شورای اجرایی
|
هموندان همبستگی
|
پیوستن به هموندان
|
Facebook
![]() |
پذيرش > دیدگاهها > داعش (دولت اسلامی عراق و شام) حاصل سوء شناخت ، ادراك، سیاستها و تضاد منافع قدرتهای (...)
سه شنبه 16 فوريه 2016
پیدا شدن داعش و رفتار غیرانسانی عمال آن مخصوصاً گردن زدن ها ، بمبگذاریها و سوءاستفاده هاي روحی و اخلاقی از کودکان و نوجوانان، حربه تخريب و فرق نگذاشتن بین مسلمان و غيرمسلمان، بیدین و با دين، زن و مرد، بزرگ و کوچک، پديده اي است که مایه حیرت انسانهای مطلع و اخلاقی در سراسر جهان شده است. یدک کشیدن کلمه "اسلامی" سبب شده است که ابرقدرتها مخصوصاً با توجه به منافع اقتصادی و سیاسی خود در ممالک اسلامی، نخواهند از اول اين پدیده را به اسلام به عنوان یک دین نسبت دهند و مـــدتها عـــمال و کارگزاران این دولت خودخــوانده را تندروهای خشن( violent extremist) میخواندند و سیاســتهای مقابله با آنها را سیاستهای مواجهه با تندروهای خشن( counter violent extremist)(CVE) طبقه بندی میکردند. این سهلانگاری سبب شده است که از همان ابتدای پیدایش این پدیده (سال 2008) دنبال شناخت ریشههای تاریخی کارها و ادعاهای آنها، علل وجودی و موفقیتهای ناگهانی آن و نهایتاً دنبال مبارزه واقعی و مؤثر با آن برنیایند.
ریشههای "دولت اسلامی" را باید در تاریخ جستجو کرد: الهیات اسلامی، قوانین اسلامی، تفسیر متون اسلامی و اینکه چگونه میشود از این متون به طور انتخابی برای مقاصد سیاسی استفاده کرده: این پدیده را باید در متن نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامعي که این جهادیها در آن ظاهر شدهاند بررسی کرد. جهادیها که هستند؟ چه اعتقادی دارند، چرا و چگونه ظاهر شدهاند و میخواهند به چه برسند؟
"دولت اسلامی" Islamic State(SS) یک جنبش جهادی - سلفي است که دو خصیصه دارد اول اینکه جهادي ها به تفسير محدود متون اسلامی قرآن و گفتار حضرت محمد معتقد هستند و به آن میچسبند و دوم اين كه آنها از مبارزه و کوشش مسلحانه به عنوان وسیلهای برای اعمال و اجرای دیدگاههای محدود و غیرقابل تحمل و مردانه و خشن استفاده میکنند و این روش را ترجیح میدهند. البته همه سلفیها این گونه فکر نمیکنند (مثل سلفیهای عربستان) ولي جهادی- سلفیها برخاسته از درون جوامع عربی، تکاملیافته در شرایط حاد پدید آمده، در دهه اخیر هستند. به عبارت دیگر اگرچه ایدئولوژی سلفي ها و دید آنها نسبت به دنیا سابقه تاریخی دارد ولی تلاش آنها در دوران مدرن به دلایل زیاد شکل خاصی گرفته و پیشتاز شده است.
بعضی از دلایل، مربوط به سقوط مقام تأسیسات سنتی قدرت مذهبی در جوامع اسلامی، توسعه با سوادي تودهها، ظهور یک طبقه متوسط شهری و مخصوصاً تأمین مالی آموزشهای مذهبی توسط دولتهای صاحب نفت طرفدار عقاید سلفی، مثل عربستان پس از انقلاب نفتی اوپک میباشد. به قول كريس مورفي (Chris Murphy) عضو دموكرات سناي آمريكا عربستان سعودي از دهه ۱۹۶۰ تا بحال بيش از يكصد ميليارد دلار در اختيار مدارس وهابي در سراسر جهان قرار داده است. اين مدارس در فاصله كمي از تروريست ها قرار دارند.
سلفیها معمولاً و اصولاً سایر مسلمانان را به دلیل عدم قبول دیدگاههای سلفی آنها هدف قرار میدهند و آنها را متهم میکنند که با اعتقادات انحرافی و کردار خود و دخالت دادن افراد و اشياء! دين را آلوده کردهاند که خلاف دکترین و حدانيت خداوند است.
سلفیهای ادعا میکنند علت ضعيف شدن اسلام اشتباه این مسلمانان غیر سلفي است که حرف واقعی دین را از دست دادهاند. شکایت آنها درباره مسائل شرعي و نیاز شدید به انجام اصلاحات در این مسائل است. اما این امر فوراً جنبه سیاسی و تهاجمی میگیرد و علت آن ناتوانی جهادیها در ایجاد تغییرات از طریق مسالمتآمیز و عدم خشونت است.
یک دکترین فعال جهادی - سلفیها نشان دادن وفاداری و اتحاد با برادران دینی و نشان دادن تنفر و دشمنی با کافران است. یکی از پیامدهای این دکترین دشمنی با شیعیان و صوفیها است - مسلمانانی که درک آنها از اسلام عمیقاً با دیدگاه سلفیها فرق دارد و از این رو شیعیان مرتباً مورد دشنام و غالباً مورد آزار و خشونت قرار میگیرند.
در دنیای سیاست، سلفیها کل نظم جهانی مدرن را به دلیل اینکه ارزشها و اصول آن نه در اسلام بلکه در دنیای کفرآمیز غرب ریشه دارد، محکوم میکنند. به عقیده سلفیها دنیای مدرن خدا را از قدرت و حاکمیت به عنوان تنها واضع قانون برکنار کرده است و مسلمانان را با تقسیم سرزمینها به مليت ها و کشورهای جداجدا که در هر یک شهروندی - نه ایمان و اعتقاد مذهبی - پایه و اساس شناسایی، وابستگی و هویت است تضعیف كرده است.
عاملی که وضع را وخیمتر کرده است پذیرش این سیستم توسط حکام ممالک دارای اکثریت مسلمان است که نهایتاً غرب را بر منابع عرب مسلط كرده اند، و از این رو اين حكام "مرتد" محسوب میشوند و باید سرنگون شوند.
استراتژی وحشتناک داعش برای پیروزی: هرچند عقاید جهادی - سلفي ریشههای تاریخی فراوان دارد ولی آنچه که داعش را خطرناک میکند تفسیر تازه آن از جهاد است. در احادیث آمده است که بنیانگذار اسلام در آخرین خطابه خود فرموده بودند "به من فرمان داده شده است که با همه مردان تا زمانی که کلمه لاالهالاالله را در زبان نیاوردهاند بجنگم (خطابه حجه الوداع - مارس ۶۳۲ ميلادي)و جانشینان او کوشیده بودند با این هدف جهانگشايی خود را توجیه نمایند و تقریباً تا چهار قرن ادامهدهند. صلاحالدین ایوبی پنج قرن و نیم بعد میگوید "من از این دریا میگذرم و تا جزایر آنها آن قدر آنها را تعقیب میکنم که در روی کره زمین حتی یک فرد وجود نداشته باشد که به الله اعتقاد نداشته باشد (صلاحالدین ژانويه ۱۱۸۹)و سلطانمحمد فاتح امپراتور عثمانی در قرن پانزدهم پرچم اسلام را تا پشت دروازههای وين به اهتراز درآورد .
افول امپراتوری اسلامی از شکست پیدرپی مسلمانان در اسپانیا از ۱۴۹۲ به بعد درست در سالي كه کریستف کلمب راهي کشف دنیای تازه بود آغاز گردید و طی پنج قرن همه کشورها و سرزمینهای اسلامی تحت انقیاد مستقیم و یا غیرمستقیم استعمارگران غرب درآمد و اقتدار اسلام همراه با پاشیده شدن بساط حکومتهای بهاصطلاح اسلامی و نهادهای مذهبی فروریخت هر فرد مسلمان خود را در مقابل غربیها خوار و خفیف و شکست خورده یافت. ایدئولوگهاي داعش در صدد احیای جایگاه برتر اسلام و مسلمانان در سطح جهان با استقرار خلافت جهانی اسلامی هستند و راه انتخاب شده آن ایجاد ترور و وحشت در مقیاس جهانی است.
پايه تئوریک و فلسفی کارها و برنامههای داعش کپیبرداری از کتاب مدیریت توحش و بربریت نوشته استراتژیست- اسلامیست ابوبكر ناجي است که در سال ۲۰۰۴در اینترنت منتشر شد. هدف از نوشتن و انتشار کتاب، تهیه استراتژی برای القاعده و سایر تندروها بود و به آنها الهام میدهد که میتوانند یک خلافت اسلامی ایجاد کنند. اسم واقعي این استراتژیست محمد ولی الحكيمه(Al- Hakaymah) است.
داعش در اولين شماره نشریه اینترنتی خود به نام Dabiq درباره چگونگی جنگهای چریکی و تاکتیکهاي آن بحث میکند که هم از نظر واژهها و هم از نظر سبک نوشته شبیه کتاب "مدیریت توحش و بربریت " است.
نانجي اعتراف میکند که از دانشمند الهیات اسلامی قرن چهاردهم ابن تيملي يه الهامگرفته است.
بحث اصلی کتاب "مدیریت توحش و بربریت "چگونگی ایجاد و مدیریت تنفر مذهبی و ملی و خشونت با هدف ایجاد فرصت تبلیغات دراز مدت و مداوم برای جهادیها است.
نانجی میگوید یک استراتژی مداوم و فرسایشی سبب ایجاد ضعف ریشهای و اساسی در توانایی ابرقدرتها برای شکست جهادیهاي متعهد به وجود میآورد. ایجاد، حفظ و ادامه یک مبارزه خشونتبار در ممالک مسلمان در نهایت توانایی و اراده آنها برای اجرا و اعمال قدرت را به ته میکشاند و در نهایت اقتدار حکومت تدریجاً از بین میرود و به این صورت اداره حکومت سقوط میکند ولی آشوب و بربریت ادامه مییابد و جهادیها از اين بربریت باید استفاده کنند و در صدد جلب حمایت عمومی برآیند. راه جلب حمایت و تسلیم عمومی و یا حداقل تن در دادن مردم ایجاد امنیت، تأمین مایحتاج عمومی و اعمال شریعت اسلام است. همین که سرزمینهای ارائه خدمات و اعمال شریعت گسترده شد هسته مرکزی یک خلافت جدید به وجود میآید.
داعش نيز پس از پیروزیهای سریع خود در عراق و سوریه و اعلان خلافت اسلامي (۲۰۱۴) کتاب بسیار روشنگر فلسفی سیاسی خود را تحت عنوان مدیریت ترور به دو زبان عربی و انگلیسی منتشر کرده است. داعش مبناي تاکتیکی عملیات پروژه تروریستی خود را براساس یافتههای علمی و روانشناختی کارکرد مغز انسان در شرایط بحرانی گذاشته است. مغز انسان در دو حالت از كار میایستد و قادر به تصمیمگیری مناسب با شرایط نیست یکی در اثر تکرار مداوم کلمات و جملات کوتاه ( مشابه دعاها و ورد خوانیها دهها و صدها مرتبه ای) که پس از مدتی تنها همان کلمات مرتباً در مغز تکرار میشود و ساير مسائل و موضوعات از صفحه ذهن کنار زده میشود و ( این جریان کارکرد مغز و ذهن انسان علم جدیدی را به نام memes از ۲۰۱۰ به بعد به وجود آورده است ) روش دیگر از کار انداختن مغز و قدرت تصمیمگیری، ترور و وحشت شدید است مغز را فلج مي كند و قدرت مقابله مقاومت را از انسان سلب مي كند.
خونريزي ها، گردن زدن ها، وحشیگریها، چپاول دستهجمعی به طور کلی، از بین بردن امنیت جان و مال، انسان را فلج میکند و قدرت مقابله و مقاومت را از انسان سلب میکند.
برای داعش بمبگذاریها، جلیقههای انتحاری پوشانده شده بر بچهها و افراد خردسال و حتی چهارپایان با هدف ایجاد انفجار در بین مردم معمولی کوچه و بازار، نمازگزاران، سالن تئاتر و محل کنسرت ها، کلینیک بیماران روانی، ابزاری کاملاً مناسب و معمولی برای ایجاد رعب و وحشت در هر محیطی است. برای داعش مذهب قربانیان شیعی، سنی، مسیحی و بیدین و یا یهودی هیچ فرقی ندارد و محل و کشور مورد حمله و ترور نیز مطرح نیست. از عراق، سوریه، مالزی، کراچی، کالیفرنیا، پاریس و بروکسل، کشمير گرفته تا سودان و چچن و سومالی و نیجریه و فرد تروریست نیز میتواند هر فردی از هر نژاد و مذهب و ملیت میباشد و همین خصایص تروریسم داعش است که این پدیده را بسیار خطرناک و مبارزه با آن را دشوار میسازد.
شستوشوی مغزی افراد جهادی - سلفي و سلب شخصیت باهویت و افکار و احساسات فردی از آنان با تکنیکها و حربههای تکنیکی و فنی کاملاً پیشرفته و علمی مسئله برخورد با این دسته از قربانیان داعش را بسیار پیچیده و مشکل ساز و خطرآفرین ساخته است. داعش نیرویي بين سي تا چهل هزار نفر در اختیار دارد که تقریباً ده هزار نفر از آنان از کشورهای اروپایی، اردن، فیلیپین، مالزی، روسیه، عربستان، پاکستان و هند و غیره به آن پیوسته اند. همه آنها از زندگی و وضعیت اقتصادی - اجتماعی و سیاسی و حتی خانوادگی خود ناامید و ناراضی هستند تبلیغات داعش حکمرانان کشورهای عربی، افریقایی و آسیایی را دستنشاندگان امپریالیستهای غربی میشناساند که مبلغ فرهنگ و تمدن غرب هستند و باید با آنها مانند مردم دیار کفر و الحاد مبارزه کرد.
حکومت اسلامی معرف گردهم آمدن بخش اعظم سنیهاي دو جامعه عراق و سوریه با هدف سرنگون کردن رژیمهای حاکم در عراق و سوریه و نهایتاً در رياض است.
عامل مساعد دیگر برای "حکومت اسلامی" که آن را جاذب و سبب جلب داوطلبان از بسیاری از کشورهای اسلامی و حتی غیراسلامی میشود و این داوطلبان منبع اصلی نیروهای مسلح و سربازان آن هستند این است که تقریباً همه کشورهای عربی توسط حکام فاسد اداره میشوند که به کسی حساب پس نمیدهند و با اعمال سیاستهای زور و فشار از مردم خود اطاعت میخواهند. در تمام کشورهای عرب جمعیت جوان و شصت در صد آنها زیر سی سال سن دارند. نرخ بیکاری بالا است و شایستگی و صلاحیت به ندرت پاداش میآورد. پیدا کردن کار و پیشرفت به داشتن ارتباط با شبکه حمایتی درست بستگی دارد، کارفرمای غالب و فعال اقتصادی دولت است. ناتوان بودن از گرفتن شغل در بخش عمومی زندگی نابسامان را به انسان تحمیل میکند. با نداشتن شغل پیدا کردن همسر بسیار مشکل میشود که این خود تشکیل خانواده را به عقب میاندازد. این موانع شخصی و اجتماعی توسعه، به نحو معکوس بر جمعیت جوان تأثیرگذار است که حالا از طریق شبکه اینترنت و وسایل ارتباط جمعی بسیار با اطلاع و با دنیا مرتبط است.
عرب هاي جوان میدانند و برای خود میبینند که مردم سایر کشورها مثل چين، کره یا اروپا چگونه وضع بهتری دارند برای بسیاری این اطلاع، انتظار و توقع و در عین حال سرخوردگی شخصی و حتی ناامیدی به وجود میآورد و این سؤال را مطرح میکند که آیا در سیستم موجود هرگز میتوانند وضع خود را بهتر کنند؟
عامل اصلي ديگر تحريك كننده ظهور پديده افراطي گرايي جهادي بشكل تازه را بايد در حوادث سياسي و نظامي دنيا عرب جستجو كرد. حمله نظامي سال ۲۰۰۳ ايالات متحده به عراق به بهانه داشتن "سلاح هاي كشتار دسته جمعي" (WMD) كه وجود نداشت و نابودي حكومت صدام حسين، شامل دستگاه هاي امنيتي ، نظامي واداري وسياسي ، شكل سياسي قدرت و حكومت را در عراق كه سني ها در حكومت دست بالايي داشتند عوض كرد و نظامي را تحميل كرد كه در آن اكثريت شيعه اربابان تازه حكومت شدند. از سال ۲۰۰۶ نوري المالكي شيعه سياست هاي فرقه اي را تعقيب كرد كه سني ها را كنار گذاشت و تحت تعقيب قرار داد.
بعنوان عكس العمل هزاران هزار افسران سني دوران صدام، مامورين اطلاعاتي و مقامات سياسي و اداري بركنار شده و تحت تعقيب قرار گرفته، راديكال شدند و به ايدئولوژي جهادي – سلفي با جهت گيري خصمانه ضد شيعه پيوستند تا بتوانند راهي براي مقاومت در مقابل نظام سياسي جديد تحميل شده اقدام كنند . گرايش سني هاي عراق به اسلاميسم فعال و جهادي كه تدريجي بود با شروع شورش هاي بهار عربي در سال ۲۰۱۱ تقويت گرديد و به سرعت تخم خشونت و آشوب را در سوريه همسايه كاشت. سني هاي سوريه كه هفتاد درصد جمعيت كشور را تشكيل مي دهند از نظر سياسي از قبل و در زمان حكومت حافظ اسد (پدر بشار اسد) كه به فرقه علوي تعلق دارد كنار زده شده بودند، با شروع بهار عربي، سني ها توسط دولت دمشق كه شيعه به حساب مي آيد مورد بدرفتاري قرار گرفتند. مظنون بودن بشار اسد به سني ها و ترس او از شكوفه كردن بهار عربي در سوريه، سختگيري با سني ها را تشديد و پيوستن آنها را به سني هاي عراق و راديكاليزه شدن تشويق كرد.
"دولت اسلامی" راه حل یا آلترناتیو خيالي اي را ارائه کرده است و بلندگوهای تبلیغاتی آن نظم جدیدی را نوید میدهند که عادلانه و اخلاقی است و در آن با فساد به شدت مبارزه میشود.
پدیده "دولت اسلامی" پدیده اي چندبعدی است و شناخت علت جاذب بودن آن آسان نیست. تفسیر محدود و خشک آن از اسلام يا ایدئولوژی جهادی -سلفي - به خودی خود نمیتواند علت رشد سریع و موفقیتهای آن را بیان کند و همچنین واقعیتهای سیاسی و اقتصادی اسفانگیز دنیای عرب نیز گویای همه مطلب نیست. تنها با ترکیب جنبههای مادی و شخصی و ایدئولوژیک میتوان علل و چرایی و چگونگی اوج گيري حکومت اسلامی و آینده آن را روشن کرد.
اما هدفها در بیرون از عراق و سوریه قرار دارند و تا جایی که ایدئولوگهای آن با غرور اعلام میکنند هدف فتح دنیا و تأسیس حکومت اسلامی در سراسر جهان است.
مسلماً حکومت اسلامی دوام ندارد و شکست آن مخصوصاً با از دست دادن منابع اقتصادی و مالی و ذخایر آن در ماه ها و روزهای اخیر و کوچک شدن سرزمینهای آن آغاز شده است. شكست در جنگها و کوچک شدن سرزمینهای تحت کنترل، درخشندگی آن را به سرعت از بین میبرد.
آنچه باقی مي ماند علل و عواملی است که سبب پیدا شدن و رشد سیاستهای تهاجمی آن از ابتدا شد که ریشه آن قدرت ایدئولوژی مذهبی و تسلط آن بر واقعیتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که پايه پیدایش و جهش داوطلبان و حامیاني است که خود را به شدت بر کنار مانده، کنار زده شده و محروم از جریان رشد و تکامل تاریخ حس میکنند و به اين توده ها بايد اقليت هاي محروم نسل دوم و سوم مهاجرين عرب، پاكستاني و هندي به كشورهاي اروپايي و جهان غرب را اضافه كرد كه در جوامع اروپايي خود را كنار زده شده و محروم حس مي كنند و به دنبال بهبود اقتصادي و اجتماعي وضع خود با به هم زدن نظم و آرامش دنياي غرب هستند.
تنها با توجه جدی به علل بنیادی این نارضایتیها و راه حل یابی برای آنها است که پدیده جهادیسم را میتوان بهطور مؤثر بر طرف کرد.
دکتر علی رشیدی
۲۵ بهمن ۱۳۹۴خ