![]() |
![]() |
صفحه نخست |
متن سند همبستگی
|
شورای اجرایی
|
هموندان همبستگی
|
پیوستن به هموندان
|
Facebook
![]() |
پذيرش > دیدگاهها > انتخابات پيش رو” و تكليف ما آزادى خواهان سكولار دموكرات ملى”: كاووس ارجمند
سه شنبه 25 آوريل 2017
آزادگان ايرانى نبايد شريك جرم شوند و در پاى صندوق ها به هر دليلى حاظر شوند تا رژيم اسلامى بتواند براى خود زمان بيشترى براى ادامه سركوب آزادى ها دست و پا كند.
همين ديروز با يكى از دگر انديشان كه او نيز مانند من و شما و ميليون ها ايرانى ديگر ، نگران تاراج دارائى هاى كشور و سيه روزى ملت ايران است كه در چنگال استبداد دينى و حكومت فقيهان گرفتار آمده و در حال شكستن و نابودى است، تماس تلفنى داشتم. من سر رشته سخن را با ايشان در مورد ايران و اهميت ايجاد يك جبهه فراگير از دموكرات هاى ايرانى گشودم و ادامه دادم كه در زمانه كنونى كه ايران از هر سو در تير رس دشمنان داخلى و خارجى است و حكومت اسلامى كشور و ملت ايران را به لبه پرتگاه نيستى سوق داده است، زمان آن رسيده است تا هر ايرانى از هر قوم، نژاد، ايدئولوژى و آئين كه هست و براى بركنارى رژيم غير دموكراتيك و مردم ستيز در ايران از راه (مبارزه مدنى) و بدون رويكرد به خشونت آماده همكارى و فداكارى است و نمى خواهد ملت ايران به سرنوشت ملت هاى افغانستان، عراق، يمن و سوريه گرفتار آيد و كشورى با تمدن چند هزار ساله جولانگاه چكمه پوشان سر تا پا مسلح بيگانه و داعشيان خودى و غير خودى گردد و خواهان آن است كه مردم ايران براى پايريزى يك پلا تفورم ملى سياسى كه در برگيرنده اكثريت پيشگامان آزادى و دموكرات هاى ملى از چپ، راست و ميانه باشد كه بدنبال پيدا كردن راه كار هاى نوين براى بر پائى يك دولت گذار در فرداى كنار زدن كامل حكومت اسلامى در ايران است، آستين ها را بالا بزند و با همدوشى با ديگر آزادگان و با پيروى از حافظ شيرازى كه او نيز در دوران حكومت داعشى ” امير مبارز الدين ” براى تشويق آزادى خواهان و براى كنار زدن حكومت شريعتمداران كه نفس ها را در سينه ها زندانى كرده بودند و حكم ارتداد و شلاق زدن در كوچه و بازار كار روز مره گزمه هاى حكومتى بود، در آن زمان، گوئى شرح حال امروز ما مردم ايران را پيش بينى مى كرده است كه چنين مى سرايد:
بيا تا گل بر افشا نيم و مى در ساغر اندازيم
فلك را سقف بشكافيم و طرحى نو در اندازيم
اگر غم لشكر انگيزد كه خون عاشقان ريزد
من و ساقى به هم سازيم و بنيادش بر اندازيم
هم انديش ما از آنسوى خط تلفنى گفت آخر چگونه مى شود به اين پلا تفورم فراگير دموكراتيك و ملى دست يافت ؟ و گرانيگاه اين مبارزه ملى در كجاست و چه كسانى به گفته شما مى توانند در اين راستا هم داستان و هماهنگ شوند؟؟؟
به دوست هم انديشم كه او نيز چون من و شما دل در گرو آزادى دارد و درد ميهن گرفتار دراستبداد دينى بند بند استخوان هاى او را نيز به فرياد در آورده است، پاسخ دادم مگر ما همان ملتى نيستيم كه درست ١١١ سال پيش يعنى در سال ١٩٠٦ ميلادى آن كار بزرگ و رونسانس دموكراتيك و ملى را بنام ” انقلاب مخملين مشروطه ” در ايران پايه نهاديم و اين در حالتى بود كه تمام كشور هاى آفريقا مستعمره انگلستان ، فرانسه ، بلژيك و پرتقال بودند و تمام آسيا در زير چكمه استعمار انگلستان ، فرانسه ، هلند و پرتقال بود و تنها ژاپن از استقلال نسبى برخوردار بود ؟ مگر تمام كشور هاى آمريكاى لاتين نيز مستعمره كشور هاى اروپائى نبودند؟ و حالا در دوران مدرنيته و جهانى شدن مطبوعات و رسانه ها آيا ما ايرانيان دموكرات و سكولار از رايزنى با هم براى رسيدن به آزادى و دموكراسى تا اين اندازه ناتوانيم؟
من زمانى كه تاريخ مشروطيت را مرور مى كنم در ميابم كه تعداد رهبران آزادى خواهان لائيك و دموكرات كه به سكولاريسم ( جدائى دين از ساختار حكومتى ) و عدالت خانه در دوران مشروطه باور داشتند از تعداد انگشتان دو دست بيشتر نبودند!!
افرادى چون ميرزا آقا خان كرمانى، فتح على آخوند زاده، مستشار الدوله تبريزى، ميرزا جهانگير خان شيرازى ( صور اسرافيل )، سران بختيارى و قشقائى، موتمن الملك، ملكم خان، حيدر خان عمو آقلى، طالبوف تبريزى، ستار خان و يپرم خان ارمنى و روزنامه اى هم در اختيار دگر انديشان و مشروطه خواهان نبود و تنها روزنامه ” حبل المتين” بود كه در هندوستان چاپ مى شد و بانوى آزادى خواه بهائى ” طاهره قرت العين” نيز در يكى از ستون هاى آن در مورد آزادى مى نوشت.
شاهان قاجار و دربار سرسپرده روحانيون شيعه بودند تا جائى كه آيت اله شيرازى زمانى كه مصرف تنباكو را بخاطر نوشتن قرارداد ايران با انگلستان حرام اعلام كرد ناصر الدين شاه از كشيدن قليان در بين زنان حرمسرا پس از خواب بعد از ظهر خود دارى كرد يعنى جرآت اين كار را از ترس روحانيون نداشت و ديديم همان ناصر الدين شاه كه بنام قبله عالم مشهور بود بدست يك روحانى طلبه در شاه عبدالعظيم به هلاكت رسيد.
من براى دوست هم انديشم شرح دادم كه اين پلا تفورم سياسى كه من در آرزوى بر پائى آن چشم براه هستم بر سه اصل بنيادين و دموكراتيك مى تواند استوار باشد.
يك: پايبندى به دموكراسى ( حكومت پارلمانى، پايبندى به ميثاق جهانى حقوق بشر و برابرى حقوق همه افراد ملت در برابر قانون).
دو: پايبندى به يك حكومت دموكراتيك ملى ” سكولار ” ( جدائى كامل دين ، مذهب ، ايدئولوژى هاى تماميت خواه؛ توتاليتر) از ساختار حكومتى و همچنين قانون اساسى بر گرفته از اراده ملت و نه دين و مذهب.
سوم : پايبندى به يكپارچگى و استقلال ميهن مشتركمان ايران.
پس از آنكه من ديدگاه هاى خودم را براى يار هم رزمم بيان داشتم و اضافه كردم كه تنها راه ملت فرهيخته ايران بازگشت به گذشته خويش است و نه دنباله روى از بندگان خدائى كه با نام دين و آيات و حديث مى توانند جان انسان هاى بيگناه را در يك چشم به هم زدن بگيرند و به جنايت هاى خويش نيز سرفراز باشند ( نمونه زنده اينگونه أشخاص روان پريش را مى توان در بين داعشى ها، ابوبكر البغدادى، رهبر سابق طالبان ملا عمر و در ميان داعشى هاى خودى چون ” رئيسى كانديداى رياست جمهورى سال ١٣٩٦ كه يكى از سه تن ماموران جوخه مرگ در سال ١٣٦٧ بوده همراه با هم پالگى او پور محمدى وزير دادگسترى دولت ” نه تدبير و نه اميد ” پيدا كرد، همرزم ما گفت تمام اين مراحل را ملت ايران در دوران مشروطيت پشت سر گذاشتند؟
به ايشان پاسخ دادم در دوران مشروطه نيز آزادى خواهان در خارج از ايران در مورد مسئله حقوق بشر و حكومت قانون و دولت و قوانين عرفى نوشتند و به ايران فرستادند و با آزادى خواهان داخلى در تماس قرار گرفتند و پيشنهاد مجلس مؤسسان قانون اساسى نيز از خارج اقتباس شد و الگوى بلژيك را آزادى خواهان برگزيدند .
در اينجاى بحث يار همرزم ما سكوت اختيار كرد و گوئى تلنگرى به او خورده باشد!! پس از چندى سكوت گفت خوب گوئيم كه اين پلا تفورم تشكيل شد و انسان هاى دموكرات ، سكولار و طرفدار استقلال ايران در آن پلا تفرم جاى گرفتند، خوب گام بعدى چيست؟؟
به هم رزم دموكراتم گفتم در آن پلا تفورم كه بصورت يك همايش ملى در يك كشور دموكرات غربى و بويژه در اروپا سامان داده خواهد شد، همرزمان ما در سمينارهاى گوناگون و كميسيون ها و سو كميسيون ها براى تشكيل يك دولت موقت در سايه براى دوران گذار به تفاهم مى رسند و نمايندگان اين دولت در سايه با ايجاد خط ارتباط مستقيم و با بهره گيرى از سيستم وسائل جمعى و ماهواره اى با هم ميهنان دموكرات داخل در تماس مستقيم قرار مى گيرند و رايزنى مى كنند و دولت موقت در سايه مى تواند با بهره گيرى از شخصيت هاى دموكرات و تماس با سازمان ها و مجامع جهانى خواستار پشتيبانى گردد تا پروژه دموكراسى براى ايران بدون انقلاب و خونريزى و زير نظر نمايندگان سازمان ملل متحد و به نفع ملت به نتيجه برسد و دوباره همرزم ما پرسيد خوب دولت موقت در سايه كه به ايران خواهد رفت، چه كار هائى را پيش رو خواهد داشت؟؟
پاسخ دادم دولت موقت كارش موقت و تا حد اكثر يك سال است و در اين مدت احزاب، انجمن ها، سازمان ها سر و سامان تازه اى مى گيرند و در يك فضاى دموكراتيك و زير سايه قانون موقت تا روز انتخابات مجلس مؤسسان براى تدوين قانون اساسى حكومت دموكراتيك آينده به فعاليت مى پردازند و نمايندگان تمام گروه هاى اجتماعى ( كشاورزان ، كارگران ، كارمند ان دولت ، بازرگانان ، حقوقدانان ، آموزگاران ، دانشگاهيان ، زنان ، نمايندگان احزاب و سند يكا ها ، نمايندگان انجمن ها ، نمايندگان رسانه ها ، روزنامه ها ، نمايندگان شوراى نويسندگان ، نمايندگان گرو هاى قومى و اديان و مذاهب گوناگون ) براى عضويت در مجلس مؤسسان در وزارت كشور دولت موقت ثبت نام مى كنند و در روز تعيين شده بوسيله دولت موقت مردم به پاى صندوق هاى رآى مى روند و نمايندكان مجلس مؤسسان انتخاب مى شوند و اين مجلس به نوبه خود به يك هيئت حقوقدان مآموريت مى دهد تا نسبت به تدوين قانون اساسى حكومت دموكراتيك، پارلمانى و سكولار در مدت زمان حد اكثر شش ماه اقدام نمايند و سپس اين قانون اساسى پيشنهادى به بحث مجلس مؤسسان گذاشته مى شود و پس از بحث ها و تبادل نظرها، قانون اساسى تازه و نوع حكومت ” پادشاهى و يا جمهورى ” براى همه پرسى (رفراندوم) در اختيار ملت ايران قرار مى گيرد براى نظر خواهى و راى گیری.
هم رزم دموكرات ما پس از شنيدن حرف هاى من گفت خوب تا بر پائى پلا تفورم آزادگان دموكرات هنوز بايد در انتظار باشيم و در اين مرحله از تاريخ، تكليف مردمان آزاد انديش ايرانى كه در چنبره حكومت فقها گرفتار آمده اند در برابر انتخاب پيش رو در سال ١٣٩٦چيست؟
پاسخ دادم پر واضح است كه به گفته مشهور” آزموده را آزمودن خطاست “.
مگر مردم ايران چند بار بايد خوراك تبليغات حكومت فقها گردند كه از ابزار دموكراتيك و مدرن مانند انتخابات سوء استفاده مى كنند و گروهى دزد و جانى و بى سواد را بر گرده مردم سوار مى كنند و به مجلس و دولت مى فرستند!؟
آزاد مردان و آزاد زنان ايرانى راهى ندارند جز ” نه ” گفتن به انتخابات فرمايشى و تحريم انتخابات پيش رو و در تمام ابعادش، بگذاريم عمله اكره هاى رژيم به پاى صندوق ها بروند و قلم به مزد هاى فوكول كراواتى آنها نيز در فرنگ براى شركت مردم در انتخابات فر مايشى قلم فرسائى و بازار گرمى كنند و در شبكه هاى جهانى از آن ميان BBC ايرانيان خارج كشور را براى رآى دادن به سفارت خانه هاى رژيم فرا بخوانند ” زهى بى شرمى !! ”
آزادگان ايرانى نبايد شريك جرم شوند و در پاى صندوق ها به هر دليلى حاظر شوند تا رژيم اسلامى بتواند براى خود زمان بيشترى براى ادامه سركوب آزادى ها دست و پا كند. در پايان براى همرزمم روشن كردم كه مبارزه مدنى و پرهيز از خشونت به اين معنا نيست كه آزادى خواهان بايد در برابر چماقداران حكومتى، باتوم بدست هاى سپاه و بسيج ساكت باشند، بايد ملت با پر كردن خيابان ها و مراكز حساس دولتى و اعتصاب ها سيستم را فلج كنند و چنانچه حكومتيان با مردم با تفنگ و گلوله روبرو شدند ، مردم نيز همانگونه كه در دوران مبارزات مردم هندوستان به رهبرى ماهاتما گاندى بر نظاميان شوريدند و اسلحه را از دست آنها گرفتند، همين كار را بايد جوانان برومند در رويا روئى با نيروهاى نظام انجام دهند و در نبرد سياه پوستان آمريكا به رهبرى ” دكتر مارتين لوتر كينگ جونيور” در دهه ٦٠ ميلادى و در مبارزات مردم آفريقاى جنوبى به رهبرى نلسون ماندلا نيز از همين روش ها بهره گرفته شد و جالب آنكه در هر سه مبارزه بدون خشونت و دموكراتيك در اين سه كشور ( هند ، آمريكا و آفريقاى جنوبى) ، دموكراسى و حقوق برابر براى مردم به ارمغان آورده شد ولى نه در اتحاد جماهير شوروى و نه در كوبا، نه در چين، نه در كامبوج و نه در ايران، اينگونه انقلاب هاى خونين و ايدئولوژيك به دموكراسى و حاكميت مردم نينجاميد و به عكس دموكراسى، حق انتخاب و رآى آزاد هنوز در اين كشور ها وجود خارجى ندارد و مردم اين كشور ها ناراضى و سرخورده هستند.
دوست و همرزم ما گوئى در انديشه فرو رفته باشد پس از اندكى سكوت گفت كاش آزادگان بيشتر از اين در پراكندگى بسر نبرند و راه آزادى خواهان دوران مشروطه را بر گزينند ( اتحاد براى دموكراسى و قانون اساسى مدرن و سكولار ) به همرزم دموكراتم گفتم بدرستى كه تنها راه نجات مردم ايران همين است و نه به پاى صندوق راى رفتن و انتخاب ميان بد و بدتر و من به كسانى كه به هر دليل به پاى صندوق هاى راى در انتخابات پيش رو مى روند از زبان سعدى شيرازى مى گويم:
ترسم نرسى به كعبه اى اعرابى
كين ره كه تو مى روى به تركستان است.
كاووس ارجمند شهر وند افتخارى شهر حماسه ها كوبانى
١٧ آوريل ٢٠١٧