![]() |
![]() |
صفحه نخست |
متن سند همبستگی
|
شورای اجرایی
|
هموندان همبستگی
|
پیوستن به هموندان
|
Facebook
![]() |
پذيرش > گزارش > درگذشت یکی از بزرگترین پاسداران تاریخ ایران : بنیاد میراث پاسارگاد
دو شنبه 3 سپتامبر 2018
یکی از بزرگترین پاسداران فرهنگ و تاریخ ایرانزمین درگذشت
احسان یارشاطر، پژوهشگر، ایرانشناس، استاد دانشگاه کلمبیا، بنیانگذار مرکز ایرانشناسی در آمریکا و طراح و مدیر تدوین «دانشنامه ایرانیکا » در سن 98 سالگی در کالیفرنیا زندگی را بدرود گفت اما بدون تردید یارشاطر آن چه را که از خود به جای گذاشت اثری جاودان در تاریخ ایرانزمین و جهان خواهد بود.
یارشاطر در دهه هفتاد، در کنار تحقیق و ترجمه برخی آثار در زمینه فرهنگ و تاریخ ایران، بنیادی را در دانشگاه کلمبیا (نیویورک) تاسیس کرد تا فرهنگ، زبان و تاریخ ایران را به شکلی اکادمیک به جهانیان بشناساند.
فکر ایجاد دائره المعارفی درباره ایران، از هنگامی که یارشاطر در دانشگاه کلمبیا به عنوان استاد تمام وقت شروع به کار کرد با او بود. او در این مورد طرحی تهیه کرد و آن را با اساتید و نویسندگانی که هر کدام تخصصی خاص در ارتباط با تاریخ و فرهنگ ایران داشتند درمیان گذاشت. او ابتدا در نظر داشت بودجه این کار را در آمریکا تهیه کند اما وقتی درسفری به ایران آن را با آقای هویدا که نخست وزیر وقت ایران بود مطرح کرد، هویدا از ایشان خواست این کار را ایران بر عهده بگیرد. و به این ترتیب این بنیاد در آغاز دهه 1970، با ده ها ویراستار، و نویسنده از سراسر آمریکا و اروپا، با کمک برنامه و بودجه ایران شروع به کار کرد.
در پی انقلاب ایران، جمهوری اسلامی بودجه ایرانیکا را چون بسیاری از پروژه های ایرانشناسی در خارج ایران قطع کرد. و باز به همت استاد یارشاطر بنیاد ملی علوم انسانی آمریکا، پذیرفت که مبلغی را برای ادامه کار ایرانیکا در اختیار این بنیاد بگذارد. یارشاطر در تمام سال های اشتغال در ایرانیکا چه قبل و چه بعد از انقلاب هیچ دستمزدی برای خود نخواست و برای تامین کمبودهای بودجه ایرانیکا مجموعه آثار هنری و تاریخی خود را به فروش رساند.
ایرانیکا بدون تردید بزرگترين و معتبرترين مرجع ايران شناسی در زبان انگليسی است، و از آن به عنوان جامع ترین پروژه ی ایرانشناسی یاد می شود.
به گفته استاد یارشاطر این پروژه پس از 44 سال کار مداوم، دو سال دیگر (2020) به اتمام خواهد رسید.
استاد یارشاطر علاوه بر کار ایرانیکا، ویراستاری سه جلد از «تاریخ ایران کمبریج» را بر عهده داشت و نویسنده ی شانزده جلد «تاریخ و ادبیات ایران» است.
یاد عزیز این شخصیت کم نظیر همیشه روشن باد.
شخصیت احسان یارشاطر
احسان یارشاطر (۱۴ فروردین ۱۲۹۹ – ۱۰ شهریور ۱۳۹۷) بنیانگذار و سرویراستار دانشنامه ایرانیکا، بنیانگذار مرکز مطالعات ایرانشناسی، و استاد بازنشستهٔ مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیا نیویورک بود.
او نخستین ایرانیای است که پس از جنگ جهانی دوم در آمریکا به مرتبهٔ استادی رسید.[۲] یارشاطر بنیانگذار و سرویراستار دانشنامهٔ ایرانیکا بود که در دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک مستقر است و از آغاز دههٔ ۱۹۷۰ نزدیک به ۴۰ ویراستار و ۳۰۰ نویسنده از سراسر آمریکا، اروپا و آسیا با آن همکاری داشتهاند. یارشاطر ویراستاریِ سه مجلد از تاریخ ایران کمبریج را هم بر عهده داشته و نویسندهٔ شانزده جلد کتاب تاریخ ادبیات ایران است.[۳]
احسان یارشاطر دانشآموختهٔ دورهٔ دکتریِ رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران و نیز دانشآموختهٔ دورهٔ دکتریِ زبانشناسی ایرانی در دانشکدهٔ مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن بود و از شاگردان ایرانیِ والتر هنینگ و مری بویس بهشمار میآید. یارشاطر در سال ۲۰۱۵ جایزهٔ بیتا را پذیرفت.
احسان یارشاطر در یک خانوادهٔ بهایی در همدان متولد شد اما به گفتهٔ احمد اشرف، در وبگاه ایرانیکا، یارشاطر احساس وابستگی به بهائیت ندارد.[۴]
زندگی
احسان یارشاطر در ۱۴ فروردین ۱۲۹۹ برابر با ۳ آوریل ۱۹۲۰ در یک خانوادهٔ بهایی اهل کاشان در همدان متولد شد.[۵] پدرش هاشم، بازرگانی بود که به امور دنیوی توجه نداشت و حواسش مشغول مذهب بود. مادرش روحانیه میثاقیه در زمان خود مترقی بود، انگلیسی میآموخت و با صدایی گیرا مناجات میخواند بههمین دلیل به گردهماییهای بهایی دعوت میشد. در همدان او ابتدا به مدرسه آلیانس همدان یهودیان فرانسوی و بعداً به مدرسه تأیید بهائیان رفت و تا کلاس دوم تحصیل کرد. در سال ۱۳۰۵ یا ۱۳۰۶ به دلیل شغل پدرش به کرمانشاه رفتند. دو سال و نیم به تهران رفتند. وضع مالی پدر او خوب نبود و اجارهنشین بودند. پدر او که از طرفداران زبان اسپرانتو بود کمی اسپرانتو به احسان آموخت چنانکه وقتی مادرش برای زیارت به حیفا سفر کرده بود به فارسی و اسپرانتو برایش نامه نوشت. در کلاس هفتم بود که مادرش به دلیل مرض کلیه و یک سال بعد پدرش به دلیل سینهپهلو درگذشتند. او یک خواهر و دو برادر دارد.[۶] خواهر او نورانیه در ۱۳۶۰ در تهران کشته شد.[۷] همسر احسان یارشاطر، لطیفه الویه (یارشاطر) در سال ۱۹۹۹ درگذشت.
یارشاطر در جوانی
به گفتهٔ احمد اشرف از دانشگاه کلمبیا، یارشاطر احساس وابستگی به دین بهائی ندارد.[۴] وی با داییش در تهران بزرگ شد. بعد از تمام شدن دبیرستان به دانشسرای عالی رفته و ادبیات فارسی خواند. وی در دورهٔ دکترا رسالهای بحثبرانگیز داشت با این موضوع که معشوق در ادبیات ایران نمیتواند زن باشد. از دههٔ ۱۳۲۰ خورشیدی در عرصهٔ مطالعات ایرانی و ایرانشناسی فعالیت داشتهاست. بخش عمدهای از تحقیقات او در زمینههای ایران پیش از اسلام، و زبانها و گویشهای ایرانی بودهاست.[۸]
ابراهیم پورداوود، از استادان و از مشوقین وی برای مطالعهٔ ادبیات و زبان باستانی ایران بود. او توسط بورسی از شورای فرهنگیِ بریتانیا در ایران به لندن رفت تا در زمینهٔ تعلیم و تربیت ادامه تحصیل بدهد، ولی بعد از رسیدن به لندن، نزد والتر هنینگ استاد زبانهای باستانی ایران رفت. او نزد والتر هنینگ و مری بویس زبان پهلوی را فراگرفت. در سال ۱۳۳۲ فوق لیسانس خود را تمام کرده و موضوع رساله دکترایش این بود که زبان مردم آذربایجان نه ترکی بلکه زبانی بنام تاتی بودهاست. رساله نزد هنینگ. تاتی مربوط به روستایی در قزوین و در کمیجان استان مرکزی میباشد. در بازگشت به ایران به تدریس زبانهای باستانی ایران پرداخت. در همین ایام دانشگاه کلمبیای نیویورک از او دعوت به تدریس کرد. بعد از بازگشت از کلمبیا به تهران، جای استاد محبوبش ابراهیم پورداوود به تدریس پرداخت. وی در کارنامه خود تأسیس بنگاه ترجمه و نشر کتاب برای ترجمه آثار معتبر ادبی جهانی و انتشار فصلنامه راهنمای کتاب را دارد.[۹]
یارشاطر آگاه میشود که در ترکیه ۶۰۰ اثر برگزیدهٔ ادبیات غربی ترجمه و چاپ شدهاست و همین امر باعث میشود که موسسهای برای ترجمه و نشر ادبیات غربی و جهان در ایران راهاندازی کند. چون با اسدالله علم، رئیس وقت ادارهٔ املاک پهلوی، مراوده داشت از او درخواست سرمایه کرد. در سال ۱۳۳۳ به منظور ترجمهٔ مناسب و شایستهٔ آثار ادبی جهان، بنگاه ترجمه و نشر کتاب را بنیان نهاد. حوزهٔ فعالیت این بنگاه بهتدریج گسترش یافت و علاوه بر ادبیات خارجی، مجموعههای متون فارسی، ایرانشناسی، آثار فلسفی، ادبیات برای جوانان، خواندنیهای کودکان و آئینهٔ ایران و چند مجموعهٔ دیگر را در آن بنگاه چاپ و منتشر شد.[۱۲] او از همان ابتدا شرط عدم دخالت دربار در این بنگاه را با عَلَم در میان گذاشت.[۱۰]
نوشتار اصلی: دانشنامه ایرانیکا
در سال ۱۳۴۷ به پیشنهاد یارشاطر و با بودجه ۲ میلیون دلاری سازمان برنامه و بودجه ایران کار تدوین دانشنامه ایرانیکا آغاز شد.[۱۳] پس از انقلاب ۱۳۵۷ بودجه ایرانیکا قطع شد و با تلاشهای یارشاطر بنیاد ملی علوم انسانی آمریکا عهدهدار هزینههای ایرانیکا شد. احسان یارشاطر برای تأمین هزینههای ایرانیکا بخشی از مجموعه آثار تاریخی خود را به ارزش ۳ میلیون دلار بفروش رساند که بعضی از این آثار اکنون در موزه متروپولیتن نیویورک هستند.[۹]
مرکز ایرانشناسی
در نیویورک مرکز ایرانشناسی را بنیاد نهاد. او کتابخانهٔ سعید نفیسی را خرید و همراه با کتابخانهٔ خودش به این مرکز بخشید. یارشاطر در آمریکا تلاش کرد تا آثار کلاسیک ادبیات ایران به زبانهای غربی و ژاپنی ترجمه شود.