یکی دو کلام با برخی فرماندهان سپاه : حشمت اله طبرزدی

خطاب من به ان دسته از فرماندهانی است که در به وجود امدن این شرایط نقش داشته اند .
با دقت به وضعیت معیشتی اکثریت مردم ایران نگاه کنید؛این اکثریت یعنی چندین میلیون کارگر، فرهنگی ، پرستار ، بازنشسته ، حاشیه نشین در شهر ها، چندین میلیون بیکار، کسبه و کارمندان جزئ . حتا اگر نخواهم از میلیونها روستایی و کشاورز حرفی بزنم یا از خانواده ی میلیون ها زندانی، مالباخته، بی خانمان،کارتون خواب و اسیب دیدگان اجتماعی،کودکان کار ،زنان سرپرست خانوار و ملیونها ایرانی که تحت پوشش کمیته ی امداد هستند یا از طریق بهزیستی و تامین اجتماعی زندگی می کنند چیزی بگویم.
سردارانی که همدست و مطیع ان بخش از اتاق فکر و دولت پنهانی هستید که اقای خامنه ای به عنوان رهبر و نیز سخنگوی ان است، خوب به زندگی این میلیونها ایرانی که شاید بیش از ۹۰ درصد از جامعه را تشکیل میدهند نگاه کنید.ایا چشمان شما قدرت دیدن این واقعیت ها را دارد!؟

نکته ی دیگر اینکه این ۹۰ درصد یا کمتر و بیشتر، امروز عمدتا محتاج ان بخش از اقتصاد رانتی هستند که در دست سپاه، بنیادهای تحت امر اقای خامنه ای و بخش دولتی و حکومتی است . یعنی اینکه اقتصاد مستقل ملی وجود ندارد. بلکه انحصارات حکومتی و رانتی، اقتصاد نیمه ملی را نیز بلعیده است.

حال این میلیونها ایرانی نگاه به دست حکومت عوامل رانت خوار و واسطه ها و دلال ها دارد تا بتواند زندگی بخور و نمیر خود را اداره کند.درست مثل میلیونها شهروند که تحت قیمومیت حزب کمونیست شوروی پیش از فروپاشی بودند.به این فکر کنید که تحریم ها موجب شود ان ۱۰ درصد بهرهمند،چیزی برای پرداختن به ان ۹۰ درصد نداشته باشد. حاصل ان جز شورش های اجتماعی چیز دیگری نیز هست؟

به ان سر دیگر این دو قطب متضاد نگاه کنید. ولی امر، نهاد های انتصابی و در راس ان نیروی سیاسی امنیتی اقتصادی و نظامی سپاه پاسدار، بنیاد های عظیم مالی تبلیغی و غیرو. سر قطبی که از همه ی اختیارات،امکانات،قدرت و تمکن برخوردار است سودای جنگ با امریکا، نابودی اسرائیل، تشکیل هلال شیعی، مبارزه با عربستان و کویت و بحرین ، بسط قدرت ایدئولوژیک و به اصطلاح صدور انقلاب به دنیا را دارد و به همین دلیل سالانه میلیارد ها دلار هزینه ی جنگ در یمن،سوریه ، لبنان، عراق و فلسطین و تبلیغ شیعه گری و غرب ستیزی در افریقا،اروپا،امریکای لاتین و اسیا میکند. مملکت را بر سر برنامه ی سیاسی نظامی هسته ای با دنیا و به ویژه غرب و امریکا در استانه ی جنگ و ورشکستگی کامل قرار داده است.

دقت کنید که در این چالش و ماجراجویی بیهوده ، روسیه که در تقسیم رژیم حقوقی دریاچه ی خزر ، جانب رقبای ایران را گرفت و کمترین سهم را به ایران اختصاص داد، چگونه از ایران سو استفاده میکند. روسیه ای که در دوران حکومت قاجاریه بیشترین سرزمین ها را از ایران جدا کرد و همواره و فقط به منافع خودش می اندیشد، چگونه برای اخوند های حاکم بر ایران، دایه ی مهربان تر از مادر شده است!؟

حال یک بار دیگر نگاهی به ان سر قطب یعنی شرایط حاد و بحرانی بیش از ۹۰ درصد از ایرانیان بیندازید و به سرزمینمان ایران که در استانه ی جنگ،خشونت و حتا تجزیه قرار داده اید ، نگاه کنید. شما با جهل ناشی از غرور و یا جهل ناشی از دین سیاسی یا ایدئولوژی زدگی یا غفلت ناشی از پست و مقام و ثروت که نتیجه اش پیروی کورکورانه از دولت توطئه گر پنهانی و تحلیل ها و اوامر ویرانگر ایت اله خامنه ای است ، عملا در سیه روزی میلیونها ایرانی نقش داشته اید و اگر همین روند را ادامه بدهید ممکن است ایران را به ویرانستان تبدیل کنید.

من این چند کلام را از روی عشق به مردم،عشق به میهن و عشق به ازادی و سربلندی ایران و ایرانی نوشتم.

سردار سلامی همشهری من است و از نزدیک خانواده ی من را می شناسد،من نیز او و سابقه و خانواده اش را میشناسم. سردار سلامی می تواند سپاه پاسدار شهر گلپایگان را البته با داشتن مشاوران خردمند ، اداره کند اما در سمت فرماندهی کل سپاه البته جز ویرانگری ایران و سپاه، دستاوردی نخواهد داشت.این تذکر من را به خاطر داشته باشید.لطفا با تداوم این سیاست ها و عملکرد ها بیش از این ایرانیان را شکنجه ندهید و ایران را با خطر جدی مواجه نکنید. ایران کشور بسیار قدرتمندی است که میتواند با داشتن حکومتی ملی و دموکراتیک و البته مسئولیت پذیر به قدرتی منطقه ای و بلکه جهانی تبدیل شود. چرا با ماجراجویی های جاهلانه و ایدئولوژیگرایی تجاوزکارانه ان را به باد می دهید؟شکست ایران و ویرانی ان، خواست کیست؟ ایا یک ثانیه به این پرسش اندیشیده اید یا ایدئولوژی و قدرت پرستی، ذهنتان را کاملا تخدیر کرده است؟!

بخش دوم

ایران مال- بازار بزرگ ایران

از چند سال پیش گفته می شد ، ‌ بانک اینده شروع به ساختن ابنیه ای بسیار عظیم در چندین هکتار زمین واقع در منطقه ی چیتگر (دریاچه ی خلیج فارس) کرده که در بین مردم شایع شده بود که مجتبا خامنه ای در رقابت با دوبی،در حال کمک برای ساختن این بازار است که در دنیا بی نظیر است!

چند سال گذشت تا بالاخره این امر عملی شد. گویا قرار بود همچون مصلای بزرگ تهران که به دستور خامنه ای ساخته شد تا در ساخت ابنیه ی مذهبی روی دست صفویان بلند شوند یا ساختن ارامگاه ایت اله خمینی که انصافا به لحاظ تجملاتی بودن، روی دست کاخ های شاهان ایرانی بلند شد، اینبار قرار بود بازاری ساخته شود که روی دست دنیا بلند شود!
من امروز و پس از نگارش نامه ی اول با عنوان " یکی دوکلام خطاب به برخی فرماندهان سپاه" و در برنامه ای کاملا تصادفی و به پیشنهاد یکی از اعضای خانواده از ایران مال دیدن کردم. از عظمت این طرح شگفت زده شده و پایم بر زمین چسبید و انگشت به دهان ماندم. بازاری بسیار عظیم با دهها پاساژ و هزاران باب تجارتخانه،فروشگاه، مراکز تفریحی، رستورانهای گوناگون، کتابخانه ای بسیار پر هزینه،مسجدی بسیار تجملاتی، تالار هایی بسیار مجلل و در یک کلام ، همه چیز شاهانه و بلکه شاهانه تر از انکه در مخیله ی محمد رضا شاه بیاید!

زمین این طرح بزرگ را چگونه به دست اورده اند؟ مجوز های لازم برای ساخت و ایجاد هزاران باب مغازه و فروشگاه در رشته های گوناگون با خیابانها و پاساژ های متعدد در چهار طبقه را چگونه کسب کرده اند؟ هزینه چندین میلیارد دلاری این طرح عظیم چگونه تهیه شده است ؟ سرمایه گذار این شهر بزرگ تجاری چه فرد یا افرادی بوده اند ؟ ارز تخصیص داده شده برای وارد کردن مصالح درجه ی یک چگونه انجام گرفته؟ پشتوانه ی حاکمیتی برای یک سرمایه گذاری چندین میلیارد دلاری کدام بیت یا نهاد بوده است؟ هزینه های ان چگونه محاسبه و پرداخت شده است؟ اینک اداره ی این شهر چندین میلیارد دلاری در دست کیست؟ در برخورد اولیه با این طرح بسیار بسیار عظیم،پرهزینه،شاهانه و بسیار مجلل ،
اینها و دهها پرسش دیگر در ذهن نقاد هر انسان اگاهی که از وضعیت اقتصادی مردم و شرایط سرمایه گذاری اگاه است،طرح میشود. پرسش هایی که حتا برای یکی از انها پاسخ قانع کننده وجود ندارد. اری اقای انصاریان، مدیر بانک اینده که گویا نرخ بهره اش بیش از ۲۲ درصد و تافته ای جدا بافته و بلکه قدرتمندترین فرد و نهاد مالی اعتباری در کشور است، باید ابر مرد باشد که چنین شهر عظیم تجاری را ساخته باشد! یکی از همراهان من در این سفر شگفت انگیز، فردی است که کانادا تا دوبی و چند شهر بزرگ اروپایی را دیده است. او از روی شگفتی اظهار می داشت که در هیچ جای دنیا چنین شهر بزرگ تجاری وجود ندارد و در شگفت است چه کسانی با چه بودجه و پشتوانه و به چه نیتی چنین طرح عظیم و چندین میلیارد دلاری را به اجرا در اورده اند!؟ مگر بانک ایندگان با هر اندازه پولشویی و رانت خواری از چنین قدرت مالی و سیاسی برخوردار است که روی دست مال التجاره های دنیا بلند شود!؟ اگر مردم ما زیر خط فقر زندگی می کنند و کشور در شرایط تحریم است و یک جوان برای ازدواج امکان دریافت وام چند میلیونی را ندارد، یک نفر و یک بانک چگونه تا این اندازه قدرت دارند عظیم ترین بازار ایران و منطقه را به صورت انحصاری تاسیس کنند که خود به تنهایی چندین لاله زار،کوچه برلین، بازار کویتی ها و بلکه بازار تهران است؟!

اری خوب است برخی فرماندهان سپاه که روزی از حکومت مستضعفین بر زمین حرف میزدند و شاه و اطرافیان و طرفدارانش را طاغوتی می نامیدند، سری به ایرانمال بزنند و قدرت بینهایت سازندگان این شهر بزرگ تجاری را با قدرت اقتصادی میلیونها ایرانی که امکان تامین زندگی روزانه ی خود را ندارند،مقایسه کنند.

اگر این سرداران که البته بسیاری از انها در همان برج هایی که در همان منطقه و توسط سپاه ساخته شده زندگی می کنند، ایرانمال را دیده و از اینکه از رهبر و حکومتی پیروی می کنند که به نام فقرا،پابرهنه ها،خانواده ی شهدا و ایثارگران موجبات این شکاف عظیم طبقاتی را فراهم کرده و اینها ابزار دست او شده اند، شرمنده شدند هنوز ذره ای غیرت و انسانیت در وجدان انها نهفته است . اگر نه تنها چنین نشدند بلکه با مشاهده ی این تفرعن ، تبعیض و فساد وصف ناپذیر ، ان را نشانه ی قدرت ام القرای جهان انسان دانستند، پس بدانند که از نوک پا تا فرق سر به فساد الوده شده اند که البته شده اند.

بخش سوم- ایران مال(بازار بزرگ ایران)

در دوبخش اول از این سلسله مقاله ها هشدارهایی به ان دسته از فرماندهان سپاه که تحت امر خامنه ای کشور را به دامن جنگ و قحطی میکشانند ، داده و اعلام کردم بیش از ۹۰ درصد از مردم ایران در حال نابودی هستند و امار و ارقام حاکی از این واقعیت است و در برابر این مردم ستمدیده ، خامنه ای نهاد های تحت امر و جریان اقتدارگرای فاشیستی و بهره مند قرار دارد.

در بخش دوم به تاراج گاهی به نام تجارتخانه ی عظیم ایران مال و نقش احتمالی مجتبا خامنه ای و احیانا سپاه در ان و به انصاریان و بانک اینده اشاره کردم.

بارها شنیده ایم اطلاعات فلان شبکه ی مالی را به اتهام پولشویی یا فساد مالی تحت تعقیب قرار داده است. ارقام نجومی سرمایه گذاری شده در ایران مال، صدها شبکه از این دست را در درون خود بلعیده و هضم می کند اما هیچ قدرتی جرائت پرسشگری در باره ی ان را ندارد. چرا!؟

در این بخش به صورت شفاف تر از همه ی اهل تحقیق و تجسس میخواهم در باره ی طرح تجاری بسیار عظیم ایران مال واقع در غرب تهران تحقیق کنند. به راستی در این کشور که جوانان برای یک وام ساده ی مسکن یا ازدواج مانده اند و میلیونها ایرانی شرایط بسیار سخت ناشی از اقتصاد موسوم به مقاومتی را می گذرانند، یک فرد و یک بانک با کدام پشتوانه دست به اجرای چنین طرح عظیمی زده است!؟

در این کشور که بدون مجوز نهاد های قدرت و باجگیران ریز و درشت، یک شهروند عادی امکان ساختن یک بنا یا تجارتخانه ی معمولی را ندارد ، یک بانک خصوصی چگونه امکان ساختن یک شهر بزرگ تجاری را به دست می اورد. عایدات ناشی از این طرح عظیم به جیب چه کسانی میرود؟ مالیات ان چگونه محاسبه میشود؟سرمایه ی ان چگونه و از کجا امده است؟

اینها پرسش های ساده ای است که تا زمانی که شفاف سازی نشود، دست از سر انها بر نخواهم داشت. پیش تر در رسانه های مجازی در باره ی دولت مالی بانک اینده و انصاری ، افشاگری هایی شده است اما گویا این بانک و حامیان ان در قدرت، بنا ندارند پاسخگوی افکار عمومی باشند.

انها که روزی شاه و اطرافیان و شبکه ی معروف به هزار فامیل را به دلیل داشتن زندگی تجملی و کاخ و مراکز اشرافی، طاغوتی نامیده و میلیونها انسان را با نیرنگ و فریب به دنبال خود کشیدند، امروز باید پاسخگوی مراکز شاهانه مثل مصلای بزرگ تهران، ارامگاه ایت اله خمینی و به ویژه طرح عظیم و باور ناکردنی ایران مال باشند.